• وبلاگ : كوله پشتي من
  • يادداشت : شايد وقتي ديگر..
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمودي 
    وا...تازه داشت دلم خوش ميشدبه اينكه...
    مي خواستم بهت زنگ بزنم...گفتم بگذار بعد امتحانا...
    آمدم که دلي تازه کنم، ديدم بسته اي اينجا را...
    باز خوبه که لاي کرکره رو باز گذاشتي...
    من تا 16 تير امتحان دارم، اگه مي بيني نمي زنگم اصلا به اين معني نيست که دلتنگ نيستما
    + عارفه 

    بهت فصيح مرا سكوت گرفتند

    پستت برام1 خاطره بد را زنده كرد

    + نعيمه 

    عجب روزگاريه!!!

    ما رو هم ناتوي فرهنگي كردن...

    عيب نداره.

    اين يعني قراره واسه جاهاي گنده تر بنويسي مثلا وبلاگ دل نوشته هاي زمان آقا

    يا مثلا قراره يه نشريه بزني واسه اهل دل تو كل دنيا هم پخشش كني

    خدا رو چه ديدي؟؟

    مي تونست بدتر از اين بشه

    نه؟

    مخلصيم

    + محد 
    ميخواستم بگم بابا بي خيال اما ديدم نه انگار راسم ميگي

    سلام رفيق!

    يه كم ناراحت شدم!وبلاگت روبه رشد بود!تعجب نكن من هميشه همه ي پستهاتو مي خوندم چون هميشه نظرم يه چيز بود برات نظري نمي دادم!همشون زيبا بودند!هيچ وقتم به روت نمياوردم چون فكر مي كردم حرفهاي مجازي مال دنياي مجازي اند!

    انشاالله هرچه زودتر و هرچه بهتر آغازت بر پايان رو آغاز كني!

    من هميشه اينقدر سخت گيري هاي مذهبي را مي پسنديده ام. احساس مي كنم آدمي كه از اين طرف افراط كند آخر و عاقبت مطمئن تري دارد نسبت به كسي كه در بي ديني زياده روي كند.
    + لنز بيرنگ 
    + لنز بيرنگ