مسافر عزيزم...
ماهاست سنگيني حسرت روزهاي كنار هم بودن را رو شانه هايم حس ميكنم...
روزهاست بغضي كهنه را در دقيقه هايم حس ميكنم...
و دقيقه هاست كه ثانيه هاي دوري را معنا ميبخشد...
دلم تنگ است ..براي تحصن روبروي (...)، تحصن ق(...)، دعاي عهد ها...ثانيه هاي سكوت در عيد ...
ميبيني چه زود دارد يك سال ميشود ... بدون اينكه متوجه باشيم لحظه هاي شيرينمان را لاي روزمره گي هاي خود كم كم فراموش ميكنيم .....
اين از بديهاي پارسي بلاگ است كه وب گذر روش اجرا نميشه ....
چون آنوقت آمار بازديد كنندگانت را داشتي.... در مورد پست جديدت : تحصن مان در برابر مجلس را يادته ......