سلام
مدتي است كه از سر شلوغي وقت نمي كنم موهايم را شانه كنم. معذرت از اين همه بي معرفتي و سر نزدن ها.
جدا از حال و احوال و تعارفات و التماس دعا ها نظري داشتم نسبت به جمله آخر كه با يك رنگ ديگر هم نوشته بوديد.
من از آن دسته كساني هستم كه اتفاقا به زمان خيلي عشق مي ورزم ولي نمي دانم كه چرا اينقدر زود تمام مي شود.
معلمي را دوست دارم ولي نمي دانم كه چرا هر سال تحصيلي اينقدر زود تمام مي شود.
تا مي آييم تابستان استراحت كنيم زود تمام مي شود.
وقتي مي رويم مدينه تا مياييم عادت كنيم مي برندمان مكه.
هنوز پايمان را نگذاشته ايم كه زود زمانمان تمام مي شود و برمان مي گردانند تهران لعنتي.
اردوي جهادي مان هم همين است.
.
