سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوله پشتی من

صفحه خانگی پارسی یار درباره

سفرهای‏استانی‏رهبری

سلام!

چند روز پیش یکی از دوستان بهم گفت که چرا دیگه شبهه مطرح نمی‌کنی و جواب نمیدی؟اینم یه شبهه‌ دیگه:

در زمان حضرت علی(علیه السلام)[یادتون باشه بعداً قضیه‌ی این علیه‌السلام هارو بگم]وقتی ایشان به جایی می رفتند،مردم هم  به دنبال ایشان راه می‌افتادندو ایشان را همراهی می کردند.حضرت وقتی این صحنه را دیدند ،مردم را به شدت  سرزنش کردند و گفتند:این کار را نکنید!بااین کار خود را خوار می‌کنید.حالا این قضیه را می آوریم در زمان خودمان!سفرهای استانی مقام معظم رهبری.

مگر مردم دنبال ماشین آقا نمی روند؟چرا مردم این کار رامی‌کنند؟؟اصلاً‌مهمتر از آن:چرا رهبری هیچی به این مردم نمی‌گه؟چرا نمی گه که دنبال ایشان راه نیفتند؟مگر رهبر ما پیرو ولایت علی (علیه‌السلام)نیست؟

خب!حالا بریم سراغ جواب:

این کار در آن زمان چند دلیل داشته!یه طور دیگش اینجوری میشه:شرایط اون زمان طوری بوده که مردم این کار را می‌کردند.در حالیکه الان ؛با این جمعیت و جو ،همچین چیزی حاکم نیست!

1.ترس.مهمترین نکته ترس است!مردم آن موقع اگر نمی‌آمدند بازخواست می‌شدند!وبه دنبال آن هم مجازات.حضرا این را می‌گویند که هیچ کس نیاید؛تا این یک چیز طبیعی شود و بقیه هم یاد بگیرند تا این کار را نکنند!بعد هم اینکه  الان جمعیت زیاد اجازه‌ی چنین کاری را نمی‌دهد!نه تنها جمعیت؛بلکه عقل حکام ما نیز این طور حکم می‌کند.مردم این زمان رهبر خود را دوست دارند که دنبالش می‌روند.

2.طمع و خودنمایی (چابلوسی).آن زمان مردم اگر این کار را می‌کردند؛مقام و درجه می‌گرفتند.ولی الان جای هیچ درجه‌ای نیست!کسی که دنبال رهبر می‌رود،با کسی که نمی‌رود هیچ فرقی نمی کند.

حالا اون علیه‌السلام ها.

در حدیث داریم که اگر در جایی دعایی را بنویسید،تا زمانیکه آن دعا هست،ثواب برای شما نوشته می‌شود!این هم یک دعا است!اینکه بر امامان درود می‌فرستیم.پس بیائید از این به بعد این چیزا رو کامل بنویسیم!این میشه یه عمل ما تأخر.وقتی هم از اینجا 120 سال بعد بریم برامون همین جوری می نویسن!

 


دلت پاک باشه!

                                                          به‌نام او...

سلام!

خوبید؟من یه سری کلاس می‌رم که خیلی جالبه.هر وقت هم یه چیزی که به درد شما بخوره و دوست داشته باشید، پیدا کنم،براتون می‌زنم.اینم یه چیزیه که تو جامعه،خیلی بیشتر از خیلی باهاش روبرو می‌شیم.  اگر دوست داشته باشید باز هم می‌زنم.

نمی‌دونم تا حالا با این کسایی روبه‌رو شدید که می‌گن: دلت پاک باشه؟  حتماً زیاد دیدید!!!ما هم که دیدید؛ خیلی بهمان بر می‌خورد فوقش می‌توانیم بحث را عوض کنیم!! (البته خودم را عرض می‌کنم شما ها که...)

خلاصه اینکه باید صاف جلو اینا وایسیم وگرنه همین جوری پیچمون می‌زنن و می‌رن جلو بعد هم نمی‌فهمیم از کجا ضربه خوردیم؟؟؟ .

خب!اگر کسی که باهاش حرف می‌زنین منطقی باشه یا اینکه حداقل اسم ارسطو ‌و ابن سینا راشنیده باشد خیلی راحت می‌شود جوابش را داد:

1.خیلی واضحه که ظاهر تجلی باطنه و ظاهر همچین کسی نمی‌تونه نشون پاکی اون باشه!البته اگر از ضرب‌المثلهای ایرانی هم در این زمینه استفاده کنید جواب می‌دهد. ضمناً اکثر کسانی که این حرفها رو می‌زنن،خودشون رو دوستدار خدا هم معرفی می‌کنن!حالا ما به درست بودن این قضیه کاری نداریم،مهم اینه که دوست داشتن با نافرمانی قابل جمع نیست.(این آدمها معمولاً یه معشوق دست نیافتنی هم دارن،از مثال اون هم می‌تونید استفاده کنید)

2. اگر این آدم واقعاً به فکر پاکیه...باید به عرضشون برسونید که حجاب خود زمینه‌ پاکیه.

3.حتماً می‌دونید که باید بگید :ظاهر و باطن مکمل هم هستند!

4.حدیث« اتقوا فی مواضع التهم »هم یادتان نرود!

می‌رسیم به دسته‌ای که...:با اینها باید خیلی رو راست بود؛حتی اگر ناامید هم شدند برایتان مهم نباشد!گاهی اوقات لازم است.کافی است بگوئید:                                                                                                                        _دلت را برای چه کسی پاک کردید؟                                           _خدا.

_برای چه؟                                                                          _رضای خدا

پس این خدایی که شما دوست دارید و پیگیر رضایتش هم هستیداین دستورات را داده است:...

خودتون می‌دونید که باید آخرش رو چی بگید که!؟!؟!؟!؟!


یک عدد شبهه!؟!؟!

ما در اسلام داریم که انسانها اول باید آزادی معنوی داشته باشند (یعنی خودشان از نفس خود آزاد باشند)تا بتوانند آزادی اجتماعی را رعایت کنند.یعنی اینکه تا انسانی آزادی معنوی نداشته باشد؛نمی‌تواند به حقوق دیگران احترام بگذارد.

حالا در اینجا یک شبهه مطرح می‌شود که :پس چرا در آمریکا قوانین بیشتر از ایران رعایت می شود؟؟؟در حالیکه آنها از نظر اسلام اصلاًآزادی معنوی ندارند؟!؟!؟!؟!

این مسئله3 دلیل دارد .

1.منفعت متقابل:در آمریکا ،آنها از   ترس تجاوز به حقوق خود ؛به حقوق دیگران تجاوز نمی‌کنند .یعنی اگر مطمئن شود که حقوقش تأمین می‌شود؛به حقوق دیگران هم تجاوز می‌کند .مثل سرباز آمریکایی.در کشور خود که بوده؛دست از پا خطا نمی کرده ولی حالا که در عراق آمده است هر کاری که دلش بخواهد می‌کند . وتازه در آن زمان جنگ ترانه هم می‌خوانند که:وقتی به سر زنی تیر زدم و خونش بر روی لباسم ریخت،احساس لذت کردم!!!!!  ...

 

2 .کارکرد محدود: :در آمریکا انقدر مردم زیر ذره بین هستند که اصلاًنمی‌توانند کاری کنند .و عکس آن هم هست.چند سال پیش در آلمان به مدت 2 دقیقه برق رفت.فقط دو دقیقه.تازه آن هم اتفاقی!بعد به اندازه 2 ما در آنجا دزدی می‌شود.

فکر کن!یا مثلاًدر سونامی که سیل آمد.چرا اسامی مرده ها را اعلام نمی‌کردند؟؟چون مردم آنجا می‌رفتند و وسایل آن مرده‌ها را می‌دزدیدند!!!

3.اهرم فشار: این یکی هم تقریبا؛مثل بالایی است.مانند کسی است که بیاید و بگوید من در تمام عمرم تا به حال یکبار هم  خلاف نکرده‌ام.بعد که بروی تحقیق کنی؛ببینی که اصلاًیارو در زندان بوده و نمی‌توانسته خلاف کند!!