• وبلاگ : كوله پشتي من
  • يادداشت : برشي از يک مشهد
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    خوشم اومد
    قشنگ بود

    + گم نام 
    سيدجان دعا.....
    پاسخ

    به روي چشششششم....
    + سلام 
    منظور قالبت چيه؟
    ------------------

    شکسته بال تر از من ميان مرغان نيست

    دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

    ----------------

    دلت بچه بود...

    قدت به قد عاشقي هم نمي رسيد که کوچک شمردي عظمت بعضي چيزها را....

    تو چه مي فهمي حال روز کسي را که ديگر هيچ نگاهي دلش را نمي لرزاند.

    پاسخ

    سلام!صرفا جهت تنوع!کاش بتوانيم حق نعمات الهي را به جا آوريم....راستي! شما؟...
    + من.. 

    توي تنهايي يک دشت بزرگ که مثل غربت شب بي انتهاست
    يه درخت تن سياه سر بلند آخرين درخت سبز سر پاست
    رو تنش زخمه ولي زخم تبر! نه يه قلب تير خورده نه يه اسم
    شاخه هاش پر از پر پرنده هاست کندوي پاک دخيل و طلسم

    چه پرنده ها که تو جاده کوچ مهمون سفره سبز اون شدن
    چه مسافرا که زير چتر اون به تن خستگي شون تبر زدن

    تا يه روز تو اومدي بي خستگي با يه خورجين قديميه قشنگ
    با تو نه سبزه نه اينه بود نه آب يه تبر بود با تو با اهرم سنگ

    اون درخت سر بلند پر غرور که سرش داره به خورشيد مي رسه منم منم
    اون درخت تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دل واپسه منم منم

    صداي سبز خاک سربي ام صدايي که خنجرش رو به خداست
    صدايي که توي بهت شب دشت ،،،نعره اي نيست ولي اوج يک صداست

    من به فکر خستگي هاي پر پرنده هام تو بزن تبر بزن
    من به فکر غربت مسافرام اخرين ضربه رو محکم تر بزن

    ( به جاي تمام "من" هاي شعر،يک "تو" بذار و بخون)


    پاسخ

    يعني واقعا فکر مي کنيد با يک اسم مستعار بدون نشاني بايد بشناسمتان؟و بفهمم چي مي گيد؟