کوتاه از همه جا!
* دیروز که داشتم حکمتهای نهج البلاغه را می خواندم، به حکمتی برخوردم که این قدر،باورم نمی شد که حضرت علیعلیه السلام این را گفته باشند ، درجا یک مقوا از بالای کمدم برداشتم و با ماژیک مشکی روی رنگ طلایی اش نوشتم:
بهترین عمل آن است که با ناخشنودی در انجام آن بکوشی.حکمت249
و مقوا را زدم به دیوار بالای میزم که یادم نرود.
* یکی لطفاًبه من بگوید کار فرهنگی دقیقاًیعنی چه کاری؟ لطفاًخیلی سریع.بدجوری نیازمند یک هم فکری هستم.
امروز نیز، پیرو یک کار فرهنگی، این عکس و یک عکس دیگر را پرینت گرفتم، و با مقوای هم رنگش، روی بورد زدم.البته به اضافه شعر همسایه سایه ات به سرم مستدام باد حمید رضا برقعی.(پارسی بلاگ خل شده و گرنه این عکس و یک عکس دیگر لینک بود!)
* سر یکی از کلاس ها،وقتی استادمان آمد سر کلاس و سریع رفت سراغ درس دادن،گفتیم: استاااااااااااااااااااد! یه سلامی... یه علیکی.... عیدتون مبارکی...
و استاد گفت:بله! عیدتان مبارک.ان شاء الله که مثل حضرت معصومه نمونید و تشکیل خانواده بدید!
یکی از بچه ها گفت: استاد شما کیس خوب معرفی کنید ما کیبورد می شیم.
تا....دفعه بعدی که پارسی بلاگ جان، اجازه پست زدن به ما دهند...
یه قول خودم:البای