ورود ممنوع
سلاااااااااااااااااااااااااام!
من اومدم.نمیدونم چند وقت گذشته؟ ولی خب.صبر کنید دلیلش رو هم عرض میکنم!
من که اومدم اینجا دلیل داشت.حالا دلیلش رو نمی گم تا وقت خداحافظی!ولی این رو بدونید که دلم نمیخواست اصلاًوارد کلیشه بشم که...مجبورم!یعنی مجبور شدم!یعنی اگر اون جوری نباشم...
به هر حال...سلام کلیشه!
دیروز سوار اتوبوس بودم و رفته بودم بیرون.نزدیک میدون ولیعصر،درست توی خط ویژه ،یه ماشینه خاموش کرده بودو بیچاره چقدر هول کرده بود.اتوبوس هم مجبور شد از اون طرف بره!چون کل خط پر شده بود!
حالا این مثال ماست.یه جاهایی توی زندگیمون خط ویژه است.یعنی فقط یه سری از افراد که یک خصوصیت خاصی دارند میتونند از اونجا رد شن.والبته سرعتشون هم خیلی بیشتر از ماهاست!
اما گاهی اوقات ،ما بدون هیچ مدرک و اجازه ای سرمون رو میندازیم پایینو میریم تو خط.هی بوق هم میزنیم که همه بفهمند.درسته یه موقعهایی پلیس هست تا گوشمون رو بپیچونه.اما اگر نبود چی؟یعنی اگر یکی دیگه بود چی؟یعنی اگر عین ایم ماشینه یه دفعه خاموش کردیم و همون جا موندیم...می خوایم چی کار کنیم؟؟
یه سری از بحثها ،توی دین ما عین خط ویژه است!حق ورود به اون رو نداری! مگر اینکه اجازه ی ورود داشته باشی.