کوله پشتی من

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کربلایی عقیق...

    نظر

برگشت

در یک روز معمولی...

در یک بعد از ظهر بارانی

بالاخره بهم رسید...

در یک 18 اسفند ماه...

احساس میکنم خیلی ساکت شده.صدایش در نمی آید..نشد کامل بفهمم کجاها بوده

خودش هم که صدایش در نمی آید...

ازش دور شده ام...

دوووووووووووووووووووووووووووووور

 


خط اعتباری

    نظر

امشب که کد ستاره 140ستاره 11مربع را زدم

پیام آمد که فقط 6 ریال اعتبار دارم!

6

ریال

اعتبار...

یعنی فقط به اندازه یک میس کال!

دقت کردی که خدا همه جا تاکید دارد که به هیچ کس خط ثابت نداده؟

خط همه مان اعتباری است. حتا عزیز ترین خلقش...

امشب که این پیام را دیدم و شاید هم این پیام برای اولین بار مرا دید!

یهو ته دلم خالی شد که

خدایا

ته حسابم با تو

ته نکشد....

نکند

فقط

به اندازه

 یک

میس کاااااااااال...

 


فتح باب...

    نظر

بعد از شهادت شهید شهریاری می خواستم بنویسم:

در باغ شهادت از طرف دانشکده فیزیک طاق باز است!

و حالا انگار لای در دانشگاه هنر را هم باز گذاشته اند...

فردا، تشییع پیکر شهید صانع ژاله...


یک دانه عقیق...

    نظر

هنوز پیشم برنگشته

گیجم...نمیدانم حکمتش چیست..ولی جایش که بدجوری خالی است..بدجور

این شرف شمس هم نتوانست جایش را پر کند

شاید درست قبل از جنوب برگردد...

شاید هم نه!

حقیقتا دلم برایش تنگ شده


عقیق سعادتمند من..

    نظر

 

بسم الله الرحمن الرحیم(بلند بخوانید!مهم است)

فردا اربعین

و من چسبیده به تهران.اصرار دارم بگویم چسبیده...

چون معتقدم مومن باید اربعین کربلا باشد، باید برود، باید خودش را برساند، باید پرواز کند

 می دانم نباید تهران باشد.

غبطه می خورم به عقیقم که الان کربلاست و دارد کیف خودش را می کند.دادمش به دوستی که می رفت کربلا...

گفتم من لایق نبودم اربعین کربلا باشم...او چه گناهی دارد؟..

بگذار لااقل از این به بعد که نگاهش می کنم، در دستم می کنم و لمسش می کنم، دلم خوش باشد رفته پیش ارباب...

بوی ارباب می دهد

خودش عالمی داردها...

بگذار لااقل جزئی از وجودم را که دیگر ذاتم شده بفرستم.بلکه به برکتش، تمامم را بطلبد ارباب...

ارباب...

نشانه ایمانم را فرستادم پیشت،

 که برود و با برات برگردد..

پ.ن:گفتم بسم الله را بلند بخوانید چون خودم بلند گفتم.چون روایت است از معصوم در باب نشانه های مومن

 انگشتر عقیق در دست راست کردن...

اربعین به زیارت سید الشهداء رفتن

و

بسم الله را بلند گفتن

گرفتی مطلبو؟...


فیلترییییییییییییییییییییییییییییییییییینگ

    نظر

فیلتر وبلاگ قطعه 26 را که حذف نکردید!

لا اقل از لیست سایتهای منتخب گروه فیلترینگ وزارت ارشاد! برش دارید..

فیلترینگ!

بعید نیست نگاه فیلنرینگ وزارت خانه به وبلاگ حقیر هم بیفتد...بی خیال

ان کان دین محمد لم یستقم الا بفیلتیری

فیا ارشاد خذینی!

 


لبخند رضایت

فقط تو بخند...

جهنم هرچی درد و خستگی و روزمرگی که بر سرمان هوار می شوند...

فقط

تو

بخند...با رضایت...

که لبخندت انرژی مضاعف به ما می دهد

 

آقا

 پ.ن:حتا جهنم! قالب وبلاگم که نمی تواند بزرگی عکس تو را تحمل کند!

پ.ن2:نمیدانم چرا آقا خیال برگشتن از قم را ندارند.انگار بدجوری دلشان برای شیعه های قمی تنگ شده بود...

کاش می شد بعد این سفر، که آقا برمی گردند، برویم استقبالشان.من یکی که بدجور به دلم مانده..