کوله پشتی من

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دکتر رئیس جمهور شد

نگویید تقلب شده آخر چه بگویید؟ما هم بیشتر از این ازتان توقع نداریم.بالاخره یک جوری باید این آدمهای توهم زده که میگفتند ما قطعاً میبریم را کنار خودتان نگه دارید یا نه!؟؟!

شما که از قبلش گفته بودید اگر تقلب نشود موسوی پیروز قاطع است و اگر نشد به خیابانها بریزید(همسر هاشمی رفسنجانی هنگام رای دادن) و 69 درصد موسوی رای دارد و ... .و باز صد رحمت به  محمد خاتمی که گفته:مگر من پیشگو هستم که بگویم موسوی رای می آورد؟!؟!

چقدر خوب بود که از ابتدا با واقعیت کنار می آمدید. حداقل الان قبول کنید و خودتان را به خواب نزنید.

دوستان مخالف!این 20 میلیونی که به احمدی نژاد رای دادنده اند هم در همین کشور زندگی میکنند.اتفاقاً‏آنها هم گوجه فرنگی و پیاز میخورند.

ولی عوام نیستند.طلبکار هم نیستند. 

گرچه میدانم هیچ انجمنی با این حرفها سر عقل نمی آید....

Dr

دیده ها و شنیده ها

*شنیده اید زهرا رهنورد گفته است که اگر تقلب نشود میر حسین رای می آورد؟

شنیده اید (علاوه بر دیگر نظر سنجی ها)مرکز نظر سنجیTFT آمریکایی اروپایی اعلام کرده است که بخش عمده ای از ایرانیان به محمد احمدی نژاد رای می دهند؟

شنیده اید یکی از ترفندهای بازنده این است  که دست پیش بگیرد؟(قضیه کمیت هصیانت از آرا را که لازم نیست توضیح بدهم؟)

*دیده اید شیشه های ماشینهایی که از عکس میر حسین پر است؟

و دیده اید معدود ماشینهایی که از عکس احمدی نژاد پر است؟

یکی از شانسهای طرفداران میرحسین این است که رقیبشان احمدی نژاد است.و خودشان بیش از هرکسی می دانند که احمدی نژادی ها اهل کرکری و شیشه شکوندن

و داد و غال نیست.

*شنیده اید می گویند برای پر کردن مصلی از آدم از شهرستان ماشین آورده اند؟ما که ندیدیم!

*وشنیده اید مترو ملک پدری جناب شهردار است و ایستگاه مصلی دیروز ربع یوم تعطیل بود؟ما که دیدیم!

لازم است یاد اوری کنم که دیروز 18 خرداد همایش حامیان دکتر احمدی نژاد که تصادفاً‏قرار بود در مصلی هم برگزار شود، بود؟!؟!؟!

 

 همایش حامیان دکتر در مصلی

 

 همایش حامیا دکتر در مصلی

 

*شنیده اید شعار زنده باد مخالف من را؟

البته جدا از اینکه مسول این تشکیلات  جناب خاتمی و شخصی  بسیار پایبند به این شعار و البته شعور هستند و در دانشگاه امیر کبیر برای کسانی که عکسش را می سوزانند اظهار علاقه مندی میکند! و دکتر احمدی نژاد است که در دانشکده فنی در مقابل هووو کردن حضار به دانشجویان می توپد که پس اصول دموکراتیک شما کجا رفته است!؟؟!؟!

متاسفانه طرفداران این دو گروه هم به مسولشان رفته اند.

من دیگر این را با چشم های خودم میدیدم که در مناظره های دانشجویی بین این دو گروه،تنها کافی بود تا بگویند میر حسین در این 20 سال کجا بوده؟همین کافی بودن برای عربده کشیدن سبز پوشان!

با چشمهای خودم دیدم و شنیدم که در مناظره ایمان ملکا(از انجمن اسلامی) و علی نادری(از بسیج دانشجویی) ملکا از طرفدارانش می خواست که ساکت شوند تا خودش جواب نادری را بدهد! و نادری هم از بسیجی ها تشکر کرد که در وسط حرف آقای ملکا نمی پرند و می گذارند ایشان حرفشان را بزنند.

دیروز که با اتوبوسهای شرکت واحد بر می گشتیم خانه... چند تایی پرچم تلفات دادیم که البته اواخرش دیگر خبره شده بودیم و تا موتوری می آمد این دماغهای سوخته آنان بود که بویش می آمد.چون دستشان به پرچم نمی رسید....

امروزه در تعجم از اینکه چرا بعضی ها قوه توجیهشان این قدر پر کار شده است؟

همه چیز معلوم است.

 

 


آیت الله بهجت رفتند...

آیت الله بهجت هم رفتند...

دیگر وزنه های آن طرف دارند کم کم  سنگین تر میشود.دلم خوش است به آقا فقط. نه! امام زمان هم هستند.

امام گفته بودند ایشان مقام موت اختیاری داشتند...

یادم می آید آقای پناهیان چند بار گفته بودند که یکی از علما به من گفتند:زلزله تهران به خاطر یک عالم مومن عقب افتاده.همین که او نفس میکشد،خدا به خاطر او،این زلزله عظیم را به عقب انداخته است.(حالیته یعنی چی؟همین که یکی نفس میکشد.فقط همین!)

از موقعی که خبر را، پیامکی شنیدم فقط دارم به این فکر میکنم که نکند آن عالم آیت الله بهجت بودند؟!؟!؟

آقای پناهیان کجاست؟من یک سوال دارم...


گشت ارشاد

    نظر

وبلاگ نویسی یعنی تحمل اینکه بنویسی و در کمال حیرت مشاهده کنی آن 50-60 نفری که امروز بهت سر زدند،کامنت گذاشتنشان نیامده! و مگر نه اینکه آنها از وبلاگت خوششان می آید که سر میزنند؟

پس ای خوانندگان عزیزی که معمولاً به کوله پشتی من سر میزنید و من، نه می شناسمتان،نه ردی ازتان دارم،و نه حتا نظرتان را میدانم؛

اما این را میدانم که لابد هم ذات پنداریی با من دارید که به اینجا سر می زنید؛پس به وبلاگ من،و در واقع به من خوش آمدید.(این 4 خط خیلی وقت بود توی گلویم گیر کرده بود)

 

...و اما بعد

 

*جدیداً به گشت ارشاد توجه کردید که چقدر بی مصرف شده است؟صبح ها که از میدان ونک رد میشوم،دو تا خانوم ها، که توی ماشین چپیده اند.خب لابد حوصله شان سر میرود...!

عصرها هم دوتایی کنار هم می ایستند و با هم حرف می زنند. و می بینم که با چشم و دست دختری را به هم نشان میدهند که لابد  بی حجابیش از حد معمول بیشتر است. و تا این ها تصمیم بگیرند که چه کنند،آن دختر غیر معمول رسیده تجریش.

یکبار داشتم با خودم فکر میکردم که جداً به آنها در مورد تذکر دادن چه برنامه ای داده شده است؟بعد با توجه به قرائن به این نتیجه رسیدم که حتماً در ابلاغیه شان آمده:

اگر فرد مذکور، مقنعه اش از وسط سرش جلوتر بود موردی ندارد.اما اگر از وسط سرش به عقب متمایل بود تذکر داده شود!

و بعد فکر کردم چقدر مسخره(!)و چه ساده سر خودمان را گول می مالیم واز معیارهایمان کوتاه می آئیم!